Thursday, August 6, 2009

معامله


گره کراواتم را سفت می کنم و نگاهی در آينه به خودم می اندازم.هميشه اين رنگ کت و شلوار را دوست داشته ام.به آدم احساس قدرت می دهد.کت و شلوار سرمه ای تيره با پيراهن سفيد آهار خورده و کراوات طرح دار قرمز.ادوکلن محبوبم را که بوی سرد اما قوی دارد بو می کشم و شيشه اش را با فاصله از خودم می گيرم و اسپری می کنم.يک ، دو ، سه ، چهار...پوست صورت تازه تراشيده به خاطر الکل ادوکلن به طرز خوشايندی می سوزد.از پشت در صدا می کنند : "از شرکت تماس گرفتند گفتند جلسه راس ساعت 9 شروع می شود." امروز معامله بزرگی در پیش داريم.می گويم با آنها تماس بگيرد و بگويد گزارش نهايي ساعت 8 روی ميز من باشد.امروز هم پيروزی با من است...ا


1 comment:

Anonymous said...

این پست رو خیلی دوست داشتم
هستم