متراژش کم است.حدود 60 متر.طبقه نهم يک برج.از در که وارد می شود اولين چيزی که جلب توجه می کند سبزی ميز بيلياردی است که جلو سکوی اپن آشپزخانه قرار گرفته.کنار سکوی اپن يک بار کوچک چوبی تعبيه شده که ليوانهای پايه دار بلوری و بطريهای رنگارنگ را در خود جا داده است.کف ، سراميک سفيد است و ديوارها پر شده از تابلوهای نقاشی و عکسهای هنری سياه و سفيد.آن طرف تر جايي که سالن خانه را تشکيل می دهد يک کاناپه بزرگ تخت شو با رويه مخمل سفيد و دو بالش بزرگ قرمز جگری و دو کاناپه تک نفره از همين ست دور يک ميز کوچک روبروی تلويزيون ال سی دی روی ديوار چيده شده.غير از چراغ سقفی آويزان روی ميز بيليارد و يک لوستر کوچک روی ست مبلمان روشنايي خانه را آباژورهای رنگارنگ و شمعهايي تامين می کنند که اينجا و آنجا پخش شده اند و فضای سنگينی را ايجاد می کنند.شمعها را روشن می کنم.ليوانی را بر می دارم و از يخ دان دو قطعه يخ داخلش می اندازم و کمی پرش می کنم.سی دی را که داخل دستگاه می گذارم صدای موزيک از باندهایي که در ديوارها تعبيه شده بلند می شود.روی کاناپه می نشينم و سرم را به پشتی تکيه می دهم و در آرامش آهنگ غرق می شوم...ا