در پست قبلی دوستی مطلبی را در رابطه با بيانی که از رقص داشتم در کامنتها آورده بود که بدليل عصبانيت بيش از حد اين دوست لازم شد چند خطی در اين باره بنويسم.هرچند قصد داشته و دارم که اينجا را همين قدر خيالپردازانه حفظ کنم اما گاهی نوشتن مطلبی با برچسب "دو دقيقه خارج از خيالپردازی" را از دوستان و خوانندگان عزيز رخصت می خواهم.اما بعد :ا
اول اينکه بنده رقص را به معنی عام آن تنها به جهت تحريک طرفين نمی دانم.رقص هايي که ريشه در فرهنگهای ملل گوناگون دارد هنری است فاخر و پر معنی که با تمام وجود آدمی اجين است و بارها گفته ام که رقص از نوزادی در وجود انسان خودنماي می کند و اندک نوای موسيقايي نوزاد انسان را به جنبش وا می دارد و اين هيج نمی تواند باشد مگر نزديکی اين هنر با وجود انسان.اما آنچه که من به آن اشاره کردم و علی رغم آنچه که شما برداشت فرموديد نه در جهت نفی که صرفاً اعلام نظری بی طرفانه بود ، رقصی است که به گمانم اين روزها نام آنرا هي پاپ يا چيزی شبيه اين می گذارند که البته سابفه زيادی ندارد و اگر اشتباه نکنم به همين چند ده سال اخير باز می گردد.بنده در اين نوشته بيان کردم که معنی اين رقص را نمی فهمم و اين بيانی محتاطانه بود از حرکتی عاری از مفهوم که البته مجدداً می گويم که نفی پذير نيست اما از نظر من در عرصه هنر رقص به ديد هنری جای نمیگيرد.چرا که هنر بيان مفهومی با زبانی زيبا و گاهاً غير مستقيم است .رقصهای سنتی همگی دارای اين مفاهيم هستند.بويژه رقصهای سنتی اروپايي که همراهی هميشگی زن و مرد با هم در اين رقصها زيبايي و عمق مفهوم برابری و همپايي دو جنس را به رخ میکشد.ا
حال از صبح نويس عزيز که با آن زبان تند ذهن خيالپرداز را "همان ذهن بیماری که در خواندن توضیح المسائل به نزدیکی انسان و بز و گاو نیز تامل و تحمل میکند و همان ذهنی که در سودان ، پوشیدن شلوار توسط زن را تحریکی برای مرد قلمداد می کند " دانسته سوال میپرسم که از نظر ايشان معنی نهفته در رقص هيپاپ چيست؟باز هم لازم می دانم که تکرار کنم که اين بيان به هيچ عنوان برای نفی و يا ضد ارزش يا بیارزش و بیثمر دانستن اين نوع از رقص نيست.بلکه به اعتقاد من هر عامل بشری که بوجود آمده و ماندگار شده دليلی بر وجود نياز بشر به آن عامل بوده و همين نياز دليلی بر تداوم وجود آن است و بنا براين نمیتوان آنرا نفی کرد.ا
اما از اين موضوع که بگذريم نحوه بيان نظر دوست عزيزم صبح نويس متاسفانه از رخنه فرهنگی در ميان ما حکايت دارد که سردمداران آن اين روزها در عرصههای اجتماعی قدرت را به دست گرفته اند و همواره راه توجيه طرف مقابل را در هتاکی و برچسب زنی می دانند و متاسفانه شاهديم که اين طرز تفکر چه نتايچی را به دنبال داشته است.البته آنانی که اين روش برخورد با مخالف را در پيش گرفته اند بدليل آن است که چاره ای و جوابی ندارند و لذا نحوه برخوردشان را میتوان فهميد .اما توسل به چنين روشی از سوی نسلی که داعيه مبارزه با اين روش را دارد و خود را منتقد شرايط اين روزها قلمداد می کند تنها و تنها باعث تاسف و نگرانی عميق است از آنچه که ساليان آينده اين مرز و بوم شاهد خواهد بود.ا
پ ن : کسی از دوستان راهی رو سراغ داره که به بلاگر بفهمونم در عین اینکه نوشتهها رو از راست به چپ مینویسه اول و آخر خطها رو هم یکسان کنه و بالعکس؟
10 comments:
اول اینکه "هی پاپ" نیست و "هیپ هاپ" می باشد ، و اینکه همین هیپ هاپ اصلا اینی که گفتی نبود مطمئن ام !
اما یه زمانی یه سبکی بود به اسم "دیسکو" که همه موهاشونو پف می دادن و از این کفش های لژ دار می پوشیدند و رقصشونم خیلی ساده بود !
الان اینی که هست از بی بند و باریه رپ و کلیپ های مزخرفشه...
از آخر به اول می رویم
به بلاگفا بیا تا این مشکل را نیز حل کنی
اما در مورد کامنت من و عصبانیتی که اشاره کردی ، البته به روشنی عکس العمل پرشور خیالپرداز نیز نشان از عصبانیتی متقابل و مضاعف دارد
چه خوب است که به کامنت قبلی من نیز توجه می کردی که من محتاطانه سعی داشتم منظور اصلی شما را بفهمم تا سوء برداشت نکنم آنجایی که گفتم "مگر اینکه به استریپ کلاب و یا نایت کلابهای معلوم الحال رفته باشی
ولی جوابی مناسب دریافت نکردم . شمایی که الان به نوع و زمینه ی هیپ هاپ اشاره می کنی باید در آن پست و یا حتا در آن جواب مشخص می کردی... متاسفانه همه ما عادت داریم زود قضاوت کنیم و من و شما نیز از این قائده مستثنا نیستیم
وقتی بدین شکل کلی از رقص صحبت به میان می آوری بایــــد انتظار چنین جوابی را نیز داشته باشی و گرنه جز همان تیپ انسانهایی که شما نیز مخالف آنها و طرز تفکرشان هستید چه کسی از معنای کلی و هنری رقص استنباطی جنسی می کند؟؟
حال به انواع رقص اشاره می کنم تا کمی بحث باز شود
رقص سنتی کردی
که اغلب توسط چندین مرد و زن انجام می شود و اساسا با پوششی کامل است
رقص تانگو
که عموما توسط یک زن و مرد که باز عموما رابطه ی زناشویی و یا حداقل غیر خویشانودی دارند با پوششی کلاسیک که نیازی به وصف آن نیست
رقص ایرانی و انواع بندری
در این نوع رقص که در ایران بشدت متداول است و ریشه یابی اجتماعی - فرهنگی آن بحثیست جدا ، دو فرد بدون هیچ پیش نیازی به رقص با یکدیگر می پردازند
بطور مثال پدر با پسر - دوستان پسر با یکدیگر - دوستان دختر با یکدیگر - مادر با پسر - برادر با خواهر - دختر خاله با پسر خاله - و الی آخر
حال پرسش من اینجاست
وقتی در مورد رقص صحبت می کنی ، آیا رقص پسر با پسر را به رابطه ی همجنس گرایانه بسط می دهی و یا صرفا لحظاتی شاد و هیچان انگیز؟
آیا با انواع هیپ هاپ گونه ی موزیک ایرانی که می رقصیم تمام مدت به پائین تنه طرف توجه داریم؟؟
پس مشاهده فرمودید که هیچ غرضی در کار نیست و صرفا بیان اشتباه منظور و مفهوم اصلی است
مثالی از دبی می زنم چون خود به عینه دیده ام و البته ابدا نشانه ی دنیا دیده بودن بنده نیست و صرفا بخاطر ارتباط با متن اصلی شما بیان می شود
در دبی نایت کلاب های فراوانی وجود دارد که در آنجا موزیکهای روز نواخته می شود و در واقع تنها مکانی است که مشروب سرو می شود
حال جالب اینجاست که خانواده های ایرانی که برای تفریح به دبی رفته اند را از رفتن به اغلب این کلاب ها منع می کنند. چرا؟
چون این کلابها محل رقصهایی است که شما به آن اشاره کردی و اساسا هدفی غیر از آن ندارد! پسران و مردان عرب با جیب های پر از درهم و دلار به انتظار طعمه های جدید خود هستند و در خوشبینانه ترین حالت کارمندان و مهندسین مهاجر و مقیم برای گذراندان ساعاتی بدور از هیاهوی دنیا به آنجا رهسپار شده اند
و اما بانوان محترم و یا برخی نامحترمی که برای در آوردن لقمه نانی در آنجا وجود دارند. از ملیت های مختلف ، با ظواهر ، رنگها و سلایق مختلف. گاهی شریف و کم حرف و افسرده و گاهی گستاخ و پرحرف و بیخیال
ادامه داستان نیز مشخص است
و در پایان اگر لحن تندی داشته ام ، به نا مفهوم بودن هدف نهایی متن خود در دهید و شاد کام باشید و خیالپرداز
صبح نويس عزيز.البته شايد توضيح دادن نوشته ها خيلی کار خوشايندی نباشد برای نويسنده مخصوصن وقتی پای خيالپردازی و تصويرهای ذهنی در ميان باشد اما اگر به پست مورد نظر مراجعه کنی و با دقت آن مطلب را بخوانی می بينی که همانجا هم صحبت از نوع خاصی از رقص در محيطی خاص بود و نه رقص بطور عام.اما بگذار يک اعتراف کنم و آن اينکه من از اساس از کاری که مفهومی برای آن متصور نيستم لذت نمی برم.به همين طريق است اکثر رقصهايي که در مراسمهای خانوادگی ايرانيان می بينيم که برداشتی است منقطع شده از رقصی که مفاهيم خاص خود را داشته است که البته آن هم بدليل دوری از حقيقت يکسان وجود زن و مرد در آن چندان به دل من نمی نشيند.با اين توضيح بايد روشن شده باشد که آن رقصی که شما به عنوان مثال مطرح کرديد در مورد رقص های خانوداگی اگرچه زمينه ای جنسی ندارد اما باز هم از ديد من پديده ای است نامفهموم.اما در مورد رقص هيپ هاپ هنوز هم معتقدم که اين نوع از رقص به سبب نوع حرکات و نحوه ارائه با هدف تحريک جنس مخالف شکل گرفته که البته به قول دوست عزيز لئو در کليپهای ويدئويي اين موضوع کاملن ملموس است.صد البته باز هم اين امر برای من دليلی بر مذمت و لزوم حذف نيست و صرفاً به معنی بی علاقگی من بصورت عام به اين نوع از رقص است.
اما نکته ديگر که دليل اصلی نگارش اين پست بود دقيقن باز می گردد به نحوه بيان شما.به فرض نا مفهوم بودن مطلب و ناقص بودن و حتی غلط بودن مطلبی نمی توان نويسنده و گوينده را با بيانی چنان قوی قضاوت کرد.البته متوجه هستم که هدف شما هم قضاوت نبوده و صرفاً منظور بيان آن بوده که کسانيکه ذهن بيماری دارند همه چيز را از بعد جنسی می بينند اما اين قضاوت که کسيکه عاملی را عامل جنسی می بيند و البته آنرا نفی نمی کند پس همه چيز را جنسی می بيند پس ذهن بيماری دارد به نظر شما کمی به دور از منطق نيست؟به هر حال از نظر من لازم است که همه ما بياموزيم که بلافاصله قضاوت نکنيم.اين مشکل بزرگ ما ايرانيان است
ضمن احترام به اساس نیت شما و نتیجه گیری قابل تامل سطور آخر که بنده نیز اشاره کردم
لازم می دانم بیان کنم که اگرچه ذهن جنابعالی با ذهن آن بیمارانی که من اشاره کردم فاصله ی زیادی دارد ، اما
من با دیدتان موافق نیستم
شاید لازم باشد به لطافت و پاکی بیشتری به مسائل خانوادگی اجتماعی بنگریم
نظرم راجب مباحثاتِ پستِ قبل:
1- مضمضه/مزمزه: آقا صلوات بفرستین.
2- رقص: خب اولش اینکه رقص یکیاز هفتهنر هست پس کسی نمیتونه ذاتِ هنریش رو انکار کنه. میمونه شیوهی بیان، درونمایه و تِم که محلّ مناقشه هستن. مسلّمه که میشه از بیانهای مشخصی از رقص انتقاد کرد ولی انتقاد از سبکِ رقص منطقی نیس؛ همونطور که ما مثلاً ملودرامهای فارسی و هندی رو بهحق مورد انتقاد و تمسخر قرار میدیم ولی کسی انتقادی نسبت بهاصل ملودرام نداره. هیپهاپ هم یهسبکِ هنرییه با مؤلفههای مخصوص خودش از موزیک گرفته تا رقص و شیوهی آرایش و سلوک و خردهفرهنگِ اجتماعی ِ مخصوص خودش. بههرحال عدهی قابلتوجهی از عوام جامعه درست یا نادرست از اینسبک خوششون میاد و باید بهشون احترام گذاشت. کار خیلی درستی نیستکه همهرو به یهچوب برونیم که جز پایینتنه دنبالِ چیزی نیستن؛ که البته اگه هم همین بود بازهم ایرادی نداشت؛ مگه صکث جزئی از زندهگی ِ انسان نیس؟ مگه ریشههای جنسی ِ تراژدی رو میشه نادیده گرفت؟
3- صبحنویس: والله بنده تا حدّی با فرمایش شما دربارهی هیپهاپ و آزادیِ سبکها موافقم ولی عرضم اینه که نباید یهطرفه بهقاضی رفت و هرکی نظرش با ما تفاوت داشت سریع بهش انگِ تحجّر و خشکهمقدّسی زد. بههرحال فراموش نکنیم که دموکراسی از توی خونههای خودمون شروع میشه.
نظرم راجب مباحثاتِ اینپُست:
1- هیپاپ/هیپهاپ: فرقی با هم ندارن چون H میانی که قبلاز مصوّت بیاد توی انگلیسی خونده نمیشه.
2- معنای رقص: من نمیفهمم چرا باید ذاتِ جنسی ِ رقص رو نادیده بگیریم؟ مگه اینموضوع اشکالی داره؟ بهنظر من هم فروهر که از اینموضوع انتقاد میکنه و هم دوستمون که اینموضوع رو انکار میکنه با اصل موضوع صکث مشکل دارن؛ اگه نه ریشههای جنسی ِ رقص کاملاً واضح و اظهرمنالشمسه. یعنی شما نمیدونین که همهی رقصهای غیرعرفانی براساس تناظر یکبهیکِ دو جنس مخالف بنا شدهن و اجرا میشن؟ حتا در رقصهایی که دوستمون مثال زد هم باز این ریشهها پُرواضح هستن. اولاً یادمون نره که بهلحاظِ پزشکی ثابت شده حتا تماس دستِ انسان با انسان بهدلیل ترشح هرمونهای مخصوص منجر به گونهیی ارضای جنسی و ریلکسیشن جنسی میشه* و درثانی بهخاطر داشته باشیم که حکم «جنسیبودنِ رقص» براساس نوع پوشش رقصندهها صادر نمیشه. مگه توی HipHop رقصندهها لختِ مادرزادن!؟ حتا رقصهای آفریقایی رو هم که نگاه کنیم باز یهچیزی تنشونه پس واسه جنسیبودنِ رقص نیازی نیس که بنده شرتمُ دربیارم و برم با یهدختر ِ لخت برقصم بلکه بحثِ ما حولِ انگیزهیی دور میزنه که در «ناخودآگاهِ ذهن» ما تجلّی پیدا میکنه (یعنی نیاز به آگاهی ِ آشکار ما نداره و بهطور خودکار و بدونِ تأمل دربارهی ریشهی چنینکاری انجام میگیره**) ولیکن تفسیرش مفصّله و دوستان میتونن به تحلیلهای فروید و بهویژه یونگ (بسطِ نشانهها) درینمورد مراجعه کنن.
عرضم اینه که انکار جنسیّت و نیازهای جنسی، ریشهی بخش عظیمی از مشکلاتِ ماس، از همینموضوع ساده بگیرید تا نابرابریِ حقوقی ِ زن و مرد و مسائلی مث برخورد با همجنسگرایان. وقتی بهتفاوتِ خودمون با کشورهای دیگه فکر میکنم، میبینم که اونها اینریشهی جنسی رو فهمیدن و همینه که توی بریتانیا از دورهی کودکستان تأکید میکنن که پسربچهها و دختربچهها حتماً با هم دوست بشن (تأکید میکنم: یعنی یک پسربچه که دوستدختر همسنّ و سالِ خودشُ نداشته باشه هم خودش و هم والدینش موردِ معاینه و مشاورهی روانشناسی قرار میگیره و بالعکس) ولی ما هنوز اندرخَم ِ یککوچه موندیم.
* در موردِ تأثیر فعلو انفعالاتِ هرمونیکِ بدنِ انسان روی ارتباط با جنس مخالف، اینجا رو بخونید:
http://sirous.org/weblog/?p=693
** دو نمونهی دیگه: شیردادنِ مادر بهنوزاد که باعثِ نوعیارضای جنسی در ناخودآگاهِ مادر میشه و آغاز میل جنسی در نوزاد، تنها 24ساعت بعد از تولّد؛ که هردو موضوع مدّتهاست ثابت شدهن.
آقا عجب موضوع داغی شد اين بحث رقص.چوبین جان ممنون از نظرت.اما همه رقصها به تناظر یک به یک زن و مرد مرتبط نمیشن مثل خیلی از رقصهای اصیل ایرانی که یا زنانه یا مردانه هستند و از سنتهای قدیمی مثل برداشت گندم یا جنگ تن به تن یا چیزهایی مثل این برداشت شدند.این اول.دوم اینکه اتفاقن من هیچ مشکلی با بعد جنسی رقص ندارم و مثلن رقص والس یا تانگو یا رقصهایی از این قبیل رو به شدت دوست دارم جون به نظرم روابط بسیار زیبایی از زن و مرد رو به نمایش می گذارند.رقص هی پاپ رو هم البته نفی نمی کنم اما به نظر من این رقص در بعد جنسی می مونه و فراتر از اون نمیره و متاسفانه یا خوشبختانه من شخصن حتی صکث رو هم تنها از بعد جنسی نمی بینم و برای اون ابعادی بسیار فرا تر از جسم قائلم.البته این مورد آخر برداشت و تمایل شخصی منه و اصراری به اینکه درسته یا غلطه ندارم فعلن.بر این اساس دلیلی هم برای نفی رقص هی پاپ ندارم و فقط می تونم بگم از نظر من رقص بی مفهومی است.همون چیزی که توی متن پست اول هم گفتم.خلاصه داستانیه آقا داستانیه !ا
آقا !
break dance
که یه نفره ست ! حکمش چیه ؟؟؟
Post a Comment